اعتراف میکنم اولین بار که جزومو دادم به یکی از پسرای همکلاسیم ، وقتی آورد بهم داد تا ۵ دقیقه داشتم توی جزوم دنباله شمارش میگشتم :(
« از دفتر چه خاطرات یک دختر ترشیده »
تصمیم داشتم برا عید همتونو دعوت کنم کافی شاپ یا رستوران ... بعد با خودم گفتم به یه چیزی دعوتتون کنم که سودی هم واستون داشته باشه ... شام و کافی شاپ که فقط چاقتون میکنه و برای سلامتی هم ضرر داره ...
تصمیم گرفتم ؛ شما رو به ایمان و تقوا و عمل صالح دعوت کنم ... باشد که رستگار شوید! :)))